نقش امريکا د رحوادث افغانستان
ارسالي فرزاد پيروز ارسالي فرزاد پيروز


گاردین دريکي ا زشماره هاي اخيرخويش مينويسد:
كساني كه ما را به جنگ مي كشانند بايد نخست جلوي آگاهي مردم را بگيرند.
آنان بايد ما را قانع كنند كه وسيله ديگري براي جلوگيري از تهاجم يا غلبه بر تروريسم ، يا حتي دفاع از بشر ندارند.وقتي اطلاعاتي كه به مردم مي دهند كافي نباشد ، كنترول مردم آسان است چون جمع آوري اطلاعات و ديپلوماسي در خفا انجام مي شود ، ما به ندرت متوجه مي شويم - تا وقتي كه خيلي دير شده باشد - چه راههاي ديگري وجود داشته است. به اين دليل كساني از ما كه قبل از جنگ با عراق و افغانستان خواهان صلح شديم ، به عنوان روياطالبان با رفتار زنانه مورد تمسخر واقع شديم. اطلاعاتي كه دولت هاي ما دادند نشان مي داد كه صدام و طالبان ميانه اي با ديپلوماسي يا مذاكره ندارند. جنگ طلبان مي پرسيدند در مقابل چنين دشمناني چه بايد بكنيم؟ و واكنش هاي ما در كنار غريوهاي پرشور جنگ طلبي بزدلانه وانمود مي شد.از نظر نويسنده اي مانند ديويد آرونوويچ ما «با اوقات تلخي خود را در يك جريان غر زدن جهاني درگير كرده بوديم». از نظر ديلي تلگراف ما «احمق هاي مفيد اسامه بن لادن» شده بوديم. اگر انتخابها آنطور كه جنگ سالاران غربي و مجيزگويان آنان وانمود مي كردند ، محدود بود شايد اين حرفهايشان هم درست مي بود. اما ، همانطور كه بسياري از ما در آن زمان شك كرده بوديم ، آنها به ما دروغ مي گفتند. حالا بيشتر اين دروغها آشكار شده است. به نظر مي رسد اثري از سلاحهاي كشتار جمعي در كار نبوده است و هيچ مدركي به دست نيامده تا نشان دهد آنطور كه بوش در ماه مارچ ادعا كرد ، صدام اعضاي القاعده را آموزش مي داد و بودجه آنان را تامين مي كرد. اما مجموعه اي بزرگتر و حتي مهمتر ، از دروغها حالا به تدريج آشكار مي شوند حتي اگر همه ادعاهايي كه بوش و بلر درباره دشمنان و انگيزه هاي خود كردند درست باشد ، و همه هدفهاي آنان مشروع و عادلانه بوده باشد ، شايد باز هم دليل موجهي براي رو آوردن به جنگ وجود نداشت زيرا همچنان كه هفته گذشته متوجه شديم.

صدام قبل از شليك حتي يك گلوله به بوش و بلر پيشنهاد كرده بود هر چه كه مي خواهند به آنها بدهد.
اما دولت هاي ما اين اطلاعات را به مردم ندادند و درباره امكانات ديپلوماسي به ما دروغ گفتند.
دولت صدام در طول 4 ماه قبل از حمله به عراق پيشنهادهاي فراواني به امريكا داد ، سرويس هاي امنيتي عراق در دسامبر در تماس با «وينسنت كانيسترارو» رئيس ضد تروريسم سابق سيا پيشنهاد كردند حاضرند ثابت كنند كه عراق در حملات 11 سپتامبر امريكا شركت نداشته و به چند هزار سرباز امريكايي اجازه بدهند وارد عراق شوند و از نزديك مشاهده كنند كه عراق سلاح هاي كشتار جمعي ندارد. اگر هدف تغيير رژيم بود ، به گفته ماموران امريكايي ، صدام آماده بود در مدت دو سال با نظارت ناظران بين المللي انتخابات سراسري برگزار كند. به گفته «كانيسترارو» اين پيشنهادها به كاخ سفيد داده شد اما «رئيس جمهوري و معاون رئيس جمهوري آن را رد كردند». مذاكره كنندگان صدام تا فبروری هر چيزي را كه ممكن بود دولت امريكا آرزويش را داشته باشد ، پيشنهاد كرده بودند: موافقت با دسترسي آزاد اف بي آي براي جستجو در هر جايي كه مي خواست به دنبال سلاحهاي كشتار جمعي بگردد ، حمايت از سياست امريكا در مورد اسرائيل و فلسطين و حتي دادن حقوق نفت عراق. از جمله كساني كه انان با وي تماس گرفتند ريچارد پرل ، مشاور امنيتي بود كه سالها جنگ با عراق را توصيه مي كرد. او پيشنهادهاي عراق را به سيا داد وي هفته گذشته به نيويورك تايمز گفت كه سيا چنين پاسخ داده بود: «به آنها بگوييد كه آنها را در بغداد خواهيم ديد». به عبارت ديگر به نظر مي رسد صدام هر كاري را كه مي توانست براي جلوگيري از جنگ انجام داده و درمقابل دولت امريكا هر كاري را كه مي توانست براي به راه انداختن جنگ انجام داد و اين خلاف آن چيزي است كه بوش و بلر به ما گفتند. بوش روز 6 مارچ ، 13 روز پيش از شروع جنگ به روزنامه نگاران گفت : «اين انتخاب او است كه آيا ما به جنگ برويم يا نه اين انتخاب صدام است او كسي است كه مي تواند بين جنگ و صلح يكي را انتخاب كند تاكنون جنگ را انتخاب كرده است». بلر ده روز بعد در يك كنفرانس مطبوعاتي گفت: «اين يك ضرب الاجل آشكار به صدام است : همكاري كند يا به زور خلع سلاح خواهي شد» ما همه راه حل هاي ديپلماتيك را امتحان كرده ايم. بوش روز 17 مارچ ادعا كرد كه «صدام اگر راه مقابله را انتخاب كند ، مردم امريكا مي توانند بدانند كه هر تدبيري براي اجتناب از جنگ در پيش گرفته شده است».
همه اين حرفها دروغ است قبل از جنگ افغانستان نيز همين وضع تكرار شد طالبان روز 20 سپتامبر 2001 پيشنهاد كرد اگر امريكا مدارك كافي ارائه دهد كه اسامه بن لادن مسوول حملات 11 سپتامبر است حاضر است وي را براي محاكمه در اختيار يك كشور اسلامي بيطرف قرار دهد.
امريكا اين پيشنهاد را رد كرد روز اول اكتبر ، 6 روز قبل از شروع بمباران افغانستان ، طالبان پيشنهاد قبلي خود را تكرار كرد و نماينده آن در پاكستان به خبرنگاران گفت:«ما آماده مذاكره هستيم اين با طرف ديگر است كه اين را بپذيرد يا رد كند فقط مذاكره مشكلات ما را حل خواهد كرد».
روز بعد در يك كنفرانس مطبوعاتي درباره اين پيشنهاد از بوش سوال شد.
او گفت : «مذاكره اي در كار نيست ما در زمان مورد نظر خود اقدام خواهيم كرد».
توني بلر ، در همان روز در سخنانش خطاب به كنفرانس حزب كارگر اين انديشه را كه «ما مي توانيم دنبال راه حل ديپلماتيك باشيم» به مسخره گرفت و گفت: «با بن لادن يا رژيم طالباني ديپلماسي معني ندارد من به طالبان مي گويم:
«تروريست ها را تسليم كنيد يا از قدرت دست برداريد ، انتخاب با شماست. »

طالبان قبلا سعي كرده بودند دنبال انتخاب درست بروند اما بوش تلاش آنها را رد كرده بود البته بوش و بلر دليلي نداشتند به طالبان يا صدام اعتماد كنند چرا كه آنها تحت فشار مشغول مذاكره بودند اما ضرورتي نداشت بوش يا بلر به هر يك از آنها اعتماد كنند. در هر دو مورد آنها مي توانستند ضرب الاجلي براي انجام وعده هايشان تعيين كنند آنها نمي توانند ادعا كنند كه پيشنهادهاي دشمن ارزش رسيدگي نداشت. طالبان و صدام مي كوشيدند باب مذاكره را باز كنند نه اين كه در گفتگو را ببنندند و اميدهاي بسياري براي چانه زني وجود داشت. به عبارت ديگر ، راه حل هاي مسالمت آميز قبل از اين كه مورد توجه قرار گيرند رد شدند. معني اين سخن اين است كه حتي اگر همه راه هاي قانوني ديگر براي اين جنگها طي شده بود ، باز هم شروع آنها برخلاف قوانين بين المللي بود. منشور ملل متحد تصريح مي كند كه : «طرفين هر اختلافي بايد قبل از هر كار درصدد يافتن راه حلي از طريق مذاكره برآيند». هيچكدام از اينها براي عاشقان جنگ مهم نيست اين كه اين دو جنگ ، ناعادلانه و غيرقانوني بودند ، اين كه دهها هزار غيرنظامي را كشتند و ناقص كردند ، حرفهايي نامربوط است مهم اين است كه هدفهاي آنان تامين شد. در اينجا است كه جنگ طلبان بايد درباره اعمال خود فكر كنند اگر به جاي جنگ راه هاي مسالمت آميز را برمي گزيدند ، ممكن بود حالا بن لادن زنداني باشد ، عراق مي توانست كشوري سازش پذير ، دوست و در جستجوي دموكراسي و جهان اسلام طرفدار امريكا باشد نه خشمگين و رنجيده نسبت به امريكا. حالا چه كساني احمقند و چه كساني مصلحت طلب؟
November 8th, 2004


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل بین المللی